آرامگاه حمدالله مستوفی، پلی به گذشته های دور...

متن اصلی

این بنا یادگاری از یکی از دانایان قدیمی ایران است. حمدالله مستوفی کسی بود که درباره شهرها و داستان‌های ایران خیلی نوشته و دانسته‌هایش را برای ما به جا گذاشته است.

وقتی به آرامگاهش نگاه می‌کنیم، انگار یک پل به دوران قدیم ساخته‌ایم. اینجا جایی است که می‌توانیم درباره زندگی او و حرف‌های جالبش بیشتر بفهمیم و خیال کنیم که خودش از کتاب‌هایش و از زمان‌های عجیب و شگفت‌انگیز برایمان تعریف می‌کند.

اگر این آرامگاه را نگه نداریم، شاید روزی بیاید که دیگر کسی نام او را نشناسد و قصه‌هایش را نشنود. اما وقتی به آرامگاهش سر می‌زنیم و از او یاد می‌کنیم، هم یادش زنده می‌ماند و هم ما چیزهای تازه‌ای یاد می‌گیریم و به گذشته ایران افتخار می‌کنیم.

اطلاعات اثر

رسانه
نوشتاری | جستار
نوع اثر
دوره تاریخی
موقعیت سیاسی
مواد و مصالح

کلیدواژه‌ها

ارزیابی و نقطه‌نظرات

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}
از همین نگارنده
قصه‌ی «شاه عباس و نگین گرد کویر»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، شاه عباس صفوی، سال‌ها پیش، وقتی کاروان‌هایم از کویر داغ عبور می‌کردند، می‌دانستم که این بیابان اگر پناه...

1

1

zeinodin
قصه‌ی «بهار و مهمانخانهٔ آجری‌اش»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، شهر بهار، از روزگاران کهن کنار دشت‌ها و کوه‌های همدان زندگی کرده‌ام. بادهای خنک بهاری و بوی خاک باران‌خ...

1

1

IMG_0736
قصه‌ی «کوه و مهمانخانه‌ی آجری‌اش»
محمدامین دباغیان
۱۴۰۴/۰۶/۳
من، کوه بلند کنار کویر، هزاران سال است که اینجا نشسته‌ام. باد و خورشید، برف و باران، همه را دیده‌ام. اما یک...

1

1

IMG_0735

وارد شوید

ایمیل *
گذرواژه *